پیام تسلیت
درپهنه عشق جـــان سپرد و گــــذشت تا قــــــله آرزو ســـــفر کرد و گــــذشت
خورشید صفت بر آمد از مشرق عشق این شام سیاه را ســحر کرد و گذشت
امروز بهار دلی از خیل بهار دلان رفت و گلزمین سریزد را خزان، تاراج کرد. بوستان سریزد پدری را از دست داد که عطر وجود او مشام جان را معطرمی ساخت و رایحه دل انگیز سخنان او، گمگشته گان رابه وادی عشق و دیار جانان رهنمون می کرد.
آری، امروزحاج آمحمدحاجی قاسمی(بزرگ خاندان) از دیار ما کوچ کرد و زادگاهش را در سوگ نشاند. به راستی،وجود او رنگ تعلق به خود نگرفت واز آن رو یادش در سینه ها سبز و نامش بر زبانها جاری گشت.
اجـــل چگونه خطــا کار و بی مـــروت بود
که از قبــیله ما هر که را که خواست ربود
یکی ضیاء هـــنر بــود ومرد غـمکش دهـــر
صفــــای لحظه ی شعر و هزارگفت وشنود
دگـــر ترانه ی شب های بـــزم زنــده دلان
ولی هـر چه ولایت به قــله هـای صعود
عـــجب حکایت تلــخی و قصه غـــــمگین
که بزم یار ، دگر خالی است ز شعر و سرود
چـــه جـــاودانــه نشانی که ماند از ایـشان
صفــا و مهــر و محــبت به لحظه ی بدرود
نمـــرد آنکه دلــش را جلای معــرفت است
بخـــوان بنام فــخیم اش ثنــا و ورد و درود
مرگ جانسوز این مرد وارسته و صاحبدل بر ما نیز گران آمد.فقدان ایشان را ضایعه بزرگی برای خود میشماریم و ضمن اتحاف و دعا و ادای احترام به شان والا و ارزشمند آن عزیز،این مصیبت بزرگ را به خاندان بزرگ حاج قاسمی صمیمانه تسلیت می گوییم.
روانش شاد و خاطره اش گرامی و جاويدان باد!
مدیریت وب سایت
نظرات شما عزیزان: